رهارها، تا این لحظه: 14 سال و 6 ماه و 11 روز سن داره

دختر نازنازی

یه عالمه گل سر

دخمل مامان وقتی بهش میگیم که برو موهات رو شونه کن ,میره شونه می کنه و بعد یه عالمه گل سر توی موهاش میزنه. عاشق اینه که همه گل سرهاشو توی موهاش بزنه. الهی فدات بشم که کارهای خنده دار میکنی.       ...
14 اسفند 1391

باز هم بیمارستان

تاریخ ١٧/١١/٩١  خوشگل مامان مریض شد. حالت تهوع و دل درد شدید.همه اش بالا می اورد.حالش خیلی بد بود. اوا رو گذاشتیم توی خونه پیش مامان جون و با بابا محسن رفتیم بیمارستان تا خانم دکترش ویزیتش کنه. خانم دکتر گفت چون اب بدنش رفته باید بشتری بشه و یه سرم بگیره.حالا یا تا عصر می مونه یا فردا صبح مرخصش می کنم. از اون طرف اوا توی خونه گریه میکرد و شیر می خواست و از این طرف هم رها می گفت باید پیشم بمونی. چون اب بدنش رفته بود رگش پیدا نمی شد.خلاصه تا وقتی که رگ پیدا کردن من پیشش بودم بعد سپردمش به باباش و عمه رویاش و رفتم. اومدم خونه و دیدم که اوا غش کرده از گریه. وای که چه حالی داشتم.توی خونه می اومدم دلم بیمارستان بود .بیما...
14 اسفند 1391

دوستی خاله خرسه

چند روز پیش ها دوباره رها خانم دسته گل به اب داد. داشتم کارهامو انجام می دادم که دیدم جیغ اوا رفت هوا. اومدم و دیدم بچه غش کرده و خبری از رها خانم هم نیست. وقتی رفتم بالای سرش دیدم به به,جای دو تا دندون روی صورت اوا ست. طفلکی که نمی تونه از خودش دفاع کنه,فقط گریه می کرد. الهی بگردم برات مامانی . همون موقع دوربین رو برداشتم و ازش یه عکس برداشتم تا بزرگ شدید خودتون هم ببینید و بدونید که مامان چه روزهایی رو با شما ها داشته و شماها چه کارهایی که نمی کردید.    ...
14 اسفند 1391

مارمولک

دخمل گل مامان تازگی ها نقاشی خیلی چیزها رو یاد گرفته.یکی از چیزهایی رو که می کشه مارمولکه. کشیدن مارمولک رو یاد گرفته و هر دفعه که می کشه با یه ذوقی میاد و نشون من میده. من هم با ذوق تمام می بینم و کلی می بوسمش.اخه قربونش برم تازه داره نقاشی کردن رو یاد می گیره. فداش بشم مارمولک رو مثل هزار پا میکشه.ولی باز هم برای من خیلی قشنگه. تصمیم گرفتم که براش بذارم توی وبلاگش تا ان شا,ا... خودش هم بزرگ که میشه  ببینه و ببینم که خودش هم به اندازه من ذوق می کنه یا نه. خیلی دوستت دارم.   ...
2 اسفند 1391

می خواهم در اینده چه کاره شوم

داشتم با خودم فکر می کردم که در اینده می خواهم چه کاره شوم. شاید بخوام یه راننده بشم: شاید هم یه مامان خوب و مهربون: وشاید یه خانم معلم: بعید هم نیست که یه خانم دکتر بشم:   شاید هم یه خیاط ماهر: احتمالا هم یه خونه دار: البته دامپزشک هم خوبه: ولی خوب میدونید چیه: هر چی که بشه و من هر شغلی رو برای اینده ام انتخاب کنم و هر کاره ای که بشم,مهم اینه که ادم مفیدی برای خودم و خانواده ام و جامعه ام باشم,تا مامان و بابام بهم افتخار کنن .    ...
2 اسفند 1391
1